مدیر سازمان پزشک قانونی استان خوزستان دوست صمیمی استادمه و به اعتبار همین دوستی منو استخدام کرده (پارتی که میگن اینه) خودم نخواستم برم ولی استادم گفت برای اشنایی با محیط و یادگیری بیشتر و تجربه لازمه وارد محیط کار بشم البته بدون حقوق و اینکه حضور و غیابم دست خودم باشه از همین اول قرار شد با اسم و نام دیگه ای به کارکنا معرفی بشم واسه همین همه فکر میکنن من یه دختر مسلمون ایرانی ام که بابام با یه زن اجنبی ازدواج کرده دیروز هم که یکی از همکارام اومد تا گزارش چند تا از پروند ها بنویسیم موقعی که سر و وضع خونه رو دید اول گفت بت نمیاد از این غربزده ها باشی که کریسمس جشن میگیرن ولی وقتی جلوتر رفت و تابلو مریم عذرا رو دید گفت مسلمون نیستی نه _ نه ار,فراموشی ...ادامه مطلب
پدرم رفت ولی یادش هست و نگاهش باقیست او به من میخندد یاد گرمای بغل کردن او می افتم کاش یک لحظه صدای نفسش باز آید ,پدر,پدرخوانده,پدر آن دیگری,پدر سالار,پدر و مادر,پدرخوانده 2,پدر شعر,پدر و پسر,پدرم رفت,پدر و دختر ...ادامه مطلب