dark paradise

متن مرتبط با «پدرخوانده 2» در سایت dark paradise نوشته شده است

24 نوامبر

  • اینقدر خودمو درگیر کارای روزمره کردم که حساب روزها از دستم در رفته به خودم که اومدم دیدم نوامبر داره نفس های آخرش میکشه چیزی به پایان سال نمونده  و من هنوز کاری نکردم نه خونه آماده ست و نه خودم  اصلا وقت هم نیست که بخوام کاری کنم  کل روزام میگذره تو اداره دانشگاه پژوهش سرا خانه نجوم خیاطی و.... و اینجوریه که وقتی نمیمونه که به کارای شخصیم برسم  خیلی وقته کتاب نگرفتم دستم  تا حالا نشده یه فیلم یه سره کامل ببینم  Assassin's حتی نه آهنگ هاشو شنیدم و نه نقدی وقت کردم دربارش بخونم  خیلی وقته به پیانوی گوشه سالن سری نزدم خیلی وقته که برای خودم آشپزی نکردم خیلی وقته نقاشی نکشیدم پیاده روی نکردم رو جاده ساحلی خیلی وقته  شکلات نخوردم فوتبال دنبال نمیکنم, ...ادامه مطلب

  • 23 سپتامبر

  • بم میگه سرما خوردی چون اهنگ گوش میدی تو این روزا   .___. سرمو تو کدوم دیوار برم بكوبم    ,سپتامبر ...ادامه مطلب

  • 21سپتامبر

  • And I banished every memory you and I had ever made But when you touch me like thisAnd you hold me like that I just have to admit That it's all coming back to me نوشته شده توسط elizabeth در جمعه سی و یکم شهریور ۱۳۹۶ ,سپتامبر ...ادامه مطلب

  • Rand2

  • نور چراغ های خیابان... ستارهای برفی... معشوقی که دور میشود....  و عاشقی دلخسته... که فقط نظاره گر است.  داستانی بی نقص و کامل ... اما پشت پرده...چیز دیگری بود!  نه ان معشوق دلبری میکرد....  نه ان عاشق.. عاشق پیشگی فقط دانه های برف که میباریدند و چراغ های اتوموبیل ها که رد میشدند...  عشق درابتدای جاده جا مونده بود....!  (راز.شاهتوت)  نوشته شده توسط elizabeth در جمعه دهم شهریور ۱۳۹۶ | , ...ادامه مطلب

  • پدر

  • پدرم رفت ولی یادش هست و نگاهش باقیست او به من میخندد یاد گرمای بغل کردن او می افتم کاش یک لحظه صدای نفسش باز آید  ,پدر,پدرخوانده,پدر آن دیگری,پدر سالار,پدر و مادر,پدرخوانده 2,پدر شعر,پدر و پسر,پدرم رفت,پدر و دختر ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها